
دهمین شاهنشاه هخامنشی و پسر بزرگ داریوش دوم و پروشات بود که پس از مرگ پدر، در سن سی سالگی به سلطنت رسید و ۴۶ سال حکومت کرد.
یونانیها وی را «منمون» به معنی باحافظه و باهوش خواندهاند؛ زیرا چنانکه نوشته شده حافظهای فوقالعاده داشته است. سلطنت او در عین آنکه آکنده از توطئه و طغیان و جنایت بود، به سبب اوضاع و احوال مساعد، در آنچه به روابط خارجی مربوط میشد، روی هم رفته، سلطنتی موفق بود. چندروز پس از مرگ داریوش در ۴۰۴ ق. م که حدود ۲۰ سال پادشاه بود، اردشیر به پاسارگاد رفت تا در آنجا به وسیلهٔ موبدان، آداب تاجگذاری را به عمل آرد. در پاسارگاد معبدی است که متعلق به الهه جنگ است که احتمال میرود معبد مینرو (آناهیتا) باشد. هریک از پادشاهان ایران که باید بر تخت سلطنت جلوس کند داخل معبد میشود، لباس خود را بیرون و لباسی که کوروش بزرگ قبل از سلطنت میپوشید را میپوشیدند و خود را متبرک میساختند، قدری انجیر خشک میخورند، برگ گیاه هئومه را میجویدند و مشروبی از سرکه و شیر مینوشیدند. باقی آداب را تنها موبدان از ان خبر دارند. وقتی اردشیر میخواست آداب مذهبی را به جا آورد، تیسافرن او را آگاه کرد که کوروش سوء قصد نسبت به او دارد و برای تأیید این خبر کاهنی که مربی کوروش در دوران کودکیش بود و به سبب به سلطنت نرسیدن او ناراحت بود، نزد اردشیر آورد.
او شهادت داد که کوروش قصد دارد حین انجام آداب مذهبی به شاه حمله و او را بکشد. مورخان نوشتهاند برابر همین اتهامهای کاهن کوروش را دستگیر کردند. برخی آوردهاند که به همراه کاهن وارد معبد شدند و کوروش که پنهان شده بود تا اردشیر را بکشد، دستگیر کردند.
اردشیر حکم اعدام کوروش را میدهد و همین که خبر به پروشات رسید، دوان آمد و پسر خود را در آغوش کشیده بدن او را با گیسوان خود پوشید، گردن خود را به گردن او چسباند و چنان او را محکم دربر گرفت که جلاد نمیتوانست ضربتی بر کوروش وارد آورد، بی آن که ضربت به پروشات هم اصابت کند. پس از این کار ملکه فریاد برآورد، شیونها کرد و چنان عجز و الحاح نمود و قسم داد و قسم خورد، تا بالاخره شاه، کوروش را بخشید و حکم کرد به ایالتش برگردد. کوروش پس از آن به لیدیه میرود و مشغول انجام تدارک شورش میشود.